وقتی میخواهم از تو بنویسم قلم از ابهت تو می شکند
و هرگاه به تو فکر می کنم عقل تقدیر خود را به احساس میسپارد
هرگاه می خواهم از تو حرف بزنم گویی که زبان از شوق وصال تو، دیگر کلمات را وقعی نمی نهد
چشم از دیدنت سیر نمی شود
و من هنوز هم از تو سرشارم،هرچند از تو دورم
اما گویی که چندی است پرواز آموختم،می خواهم به سوی تو پر بکشم اما بالها هم از من فراتر می روند و تو را زودتر در آغوش می گیرند.
اشاره چوبپرها گویی مسیر تو را نشان می دهند
تا به تو برسم هزاران بار خود را در بهشت برین دیده ام،در آسمان هشتم
دیگر چشمانم را در مقابل خورشبد نمی بندم،چون از طلایی گنبد تو سیراب شدم
می خواهم دستانم را بر ضریح تو گره بزنم و تا ابد خود را به عطر محمدی آن قبه النور بسپارم
ای قبله مستضعفان،ای امام عاشقان،تو آمدی و ما هنوز در انتظار فرزند تو گلهای یاس را می بوییم.
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
لیست کل یادداشت های این وبلاگ